برای کودکان سوگند باید خورد – گشوده بازوان دشتی
برای کودکان سوگند باید خورد
که روزی موج می زد، بال می گسترد
چون دریا، درخت اینجا
فشانده گیسوان رودی
گشوده بازوان دشتی
چمنزاری و گلگشتی
چه پیش آمد
چه پیش آمد
که آن گلهای خوبی ناگهان پژمرد؟
محبت را و رحمت را
مگر دستی شبی دزدید و با خود برد
کجا باور کنند آن روزگاران را
برای کودکان سوگند باید خورد