موزیک بی خبر ز حال من مانده در خیال من

متن موزیک

بی خبر ز حال من مانده در خیال من
رفتنت سوال من تو بیا
صبح نمیشود شبم جان رسیده بر لبم
دائما که در تبم تو بیا
دیوانه جانم طاقت ندارم بی تو نمانم بردی قرارم
رسوا شد این دل نشسته بر گل‌ کم کن عذابم بیا به خوابم
بی تو شبگردی و سردرد و یادت
مانده دو چشم من به راهت
رفتم ز دست خوشی به کامت
دیوانه جانم طاقت ندارم بی تو نمانم بردی قرارم
رسوا شد این دل نشسته بر گل‌ کم کن عذابم بیا به خوابم

  • ۲۰ مهر ۱۴۰۰
  • /
  • 0 نظر

نظرهای کاربران

اولین نظر را در مورد این آهنگ شما ارسال کنین