مثل باد سرد پاییز هایده

مثل باد سرد پاییز
غم لعنتی به من زد
حتی باغبون نفهمید
که چه آفتی به من زد
رگ و ریشه هام سیاه شد
تو تنم جوونه خشکید
اما این دل صبورم
به غم زمونه خندید

آسمون مست جنونی
آسمون تشنه ی خونی
آسمون مست گناهی
آسمون چه روسیاهی

اگه زندگی عذابه
یه حباب روی آبه
من به گریه ها می خندم
می گم این همش یه خوابه
مثل باد سرد پاییز
غم لعنتی به من زد
حتی باغبون نفهمید
که چه آفتی به من زد

آسمون تو مرگ عشقو
توی یاخته هام نوشتی
این یه غمنامه ی تلخه
که تو سرتاپام نوشتی
من به لحظه ی شکستن
اگه نزدیک، اگه دورم
از ترحم تو بیزار
که خودم سنگ صبورم

آسمون تیشه ات شکسته
من دیگه رو پام می مونم
منو از تنم بگیری
تو ترانه هام می مونم
اگه زندگی عذابه
یه حباب روی آبه
من به گریه ها می خندم
می گم این همش یه خوابه
مثل باد سرد پاییز
غم لعنتی به من زد
حتی باغبون نفهمید
که چه آفتی به من زد
آسمون تیشه ات شکسته
من دیگه رو پام می مونم
منو از تنم بگیری
تو ترانه هام می مونم

  • ۱۹ آذر ۱۴۰۳
  • /
  • 0 نظر

نظرهای کاربران

اولین نظر را در مورد این آهنگ شما ارسال کنین