نه نه من خستم از اینجا نه نه بارو بستم از اینجا

رفتی تنها گفتی جدائه راهت
مال ما خاموش تو روشنه ماهت
زدی رفتی تنها یه گوشه ساکت
پs انقدر رفتی تا بیوفته خالی شه باکت
هنوزم به یاد اون چشای پاکت
که زل میزدم توش میگفتم می مونه تا کی
یه روزی با تو مثل رودخونه بودم
ولی الآن شدم یه حوضچه تاریک و راکت
بهم بگو چرا بازم تلخه نگاهت
میریزی همه چیو بهم جنگه انگار
نکن این بازی ها رو شدم خسته نگاه
برا یه بارم شده نکن بحث و انکار
نه نه نه نه نه
من خستم از اینجا
نه نه نه نه نه
بارو بستم از اینجا
نه نه نه نه نه
من خستم از اینجا
نه نه نه نه نه
بارو بستم از اینجا
نمیدونم چرا جدیدا
یه حسی تومه که شدیدا
برام عجیب غریبه نمیشناسمش
شبیهش رو تا حالا ندیدم
یه حسیه مثل ندیدن
مثل تاریکی مثل پریدن
یه حسیه که بهم میگه
بی تو کل دنیا غریبن
انگار خدا ساخته بود اصلا
این دنیارو برای ما
روزا پیش خورشید بودیم
شبا هم میشدیم سوار ماه
همه چی رسما خوب بوده
انقدر که انگار خواب بودیم
یه جورایی حرف نداشت
یادش بخیر زمان ما
پس تو بودی که شروع کردی
این بازیو نگو نمی دونی
تو بودی که گفتی یه روزی میرسیم
نگو نه نمی تونیم
پس تو بودی اون آدمی که
دلش هر جایی میخواست میرفت زود
پس تو زدی دلو شکستی
پس نگو چرا نمی مونی
انقدر شدی اضافه کار
که در اون قلبه بسته شد
یه کاری کردی امیر علی
با اون همه انرژی خسته شد
پس نزن حرفشو نگیر دنبال بقیشو
این آقا فیک نداشته خانومی باختی اصلشو
لا لا لا، خانومی باختی اصلشو
لا لا لا لا لا لا، خانومی باختی اصلشو
لا لا لا، خانومی باختی اصلشو
لا لا لا لا لا لا
نه نه نه نه نه
من خستم از اینجا
نه نه نه نه نه
بارو بستم از اینجا …../

  • ۱۹ آذر ۱۴۰۳
  • /
  • 0 نظر

نظرهای کاربران

اولین نظر را در مورد این آهنگ شما ارسال کنین