به شهرو دیاری ببر تو مرا مهستی
آهنگساز: همایون خرم شاعر: بهادر یگانه
دستگاه: اصفهان
به شهر و دیاری ببر تو مرا که نور خدا باشه و منو تو
نباشه به دلها نشونه غم امید و صفا باشه و من و تو(2
بریم اونجا که عشق و مستی خطا نباشه
تو سینه ها جای محبت ریا نباشه
به غیر خدا که مهربونه نمیخوام دله دیگه بدونه
تو باوفایی تو باصفایی
از این خسته دل پروا مکن مرا بیش از این رسوا مکن
الهی بمونی با مهربونی جدایی نگیری قدرم بدونی
که دنیا نداره وفائی
بمون بر سر پیمون من تو بازی نکن با جون من
که دنیا سرابه نقش بر آبه دو روزه جوونی مثل حبابه
نیرزه به یکدم جدایی
به شهر و دیاری ببر تو مرا که نور خدا باشه و منو تو
نباشه به دلها نشونه غم امید و صفا باشه و من و تو
بریم اونجا که عشق و مستی خطا نباشه
تو سینه ها جای محبت ریا نباشه
به غیر خدا که مهربونه
نمیخوام دله دیگه بدونه
تو باوفایی تو باصفایی