برگ زردی بی قرارم زیر باران/تن به باد سرد پاییزی گذاران

برگ زردی بی قرارم زیر باران
تن به باد سرد پاییزی گذاران
داده ام خود را به تقدیر خزانت
تا زنم یک بوسه بر آن شاخساران
برگ زردم زیر باران
ای تو شادی بهاران
روی خود از من مگردان
ای خزان عمر را صد زندگانی
ای غروب خستگان را مهربانی
ای شکسته خاطر من روزگارت شادمانی
دلدارم ، نده آزارم ، اشک حسرت میبارم
عزیزم ، جانم عزیزم ، آه عزیزم برگ زرد پاییزم
شادی هر شاخساران در بهارانی
زردی برگ خزانم را چه میدانی
خاک پایت همنشین رو زردم باد
جای پایت بستر آغوش سردم باد

  • ۱۹ آذر ۱۴۰۳
  • /
  • 0 نظر

نظرهای کاربران

اولین نظر را در مورد این آهنگ شما ارسال کنین