یه وقتا یه شعرم میشینم رو لبهات وقتی بخونی

یه وقتا یه شعرم میشینم رو لبهات تو وقتی بخونی از صدات جون میگیرم
یه وقتا یه قطره میشم از تو چشات روی گونت می فتم و آروم میمیرم
یه شاخه گلم که میچینی با دستات میزاریم رو موهات باهام عکس میگیری
یه حسم که وقتی میفتم به قلبت میفتی به یاده یه عشق قدیمی
نمیتونی منو از زندگیت کنار بزاری … من تا وقتی قلبت تپش داره هستم
نمیشه که بارون بیادو منو یادت نیاری … تو تمومه خاطرات خیست همداهت هستم
یه وقتا یه عکسم که تا خورده تو جیب لباسه قدیمی یه گوشه تو خونت
یه وقتا یه نورم دمه صبح میشم رد از کنارای پرده میفتم رو گونت
یه وقتا به یادم میفتی یه خاطره میشم تو اعماق قلب
وجودم شکستست تو هر تیکه از من تو هر لحظه از زندگیت پخش و پرته

  • ۱۹ آذر ۱۴۰۳
  • /
  • 0 نظر

نظرهای کاربران

اولین نظر را در مورد این آهنگ شما ارسال کنین