رسیدی به خاک پاکش بوسه بزن به خاکش
آهای مسافری که میری به سوی ایران از جانب هزاران ایرانی پریشان
رسیدی به خاک پاکش بوسه بزن به خاکش آهای مسافری که می ری به سوی یاران
چشمای من مال تو بردار ببر به ایران بگردونش دور شهر تا خوب تماشا کنه
عقده ی چند ساله رو با گریه هاش وا کنه دستای من مال تو دستای عاشقم رو
به شیوه ی عاشقا بزار تو دست ایران دستای عاشقم رو بکش رو شالیزاراش
دستای عاشقم رو بزن تو آب دریاش
آهای مسافری که میری به سوی یاران
هستی من یه قلبه بردار ببر به ایران این قلب نا امید و آب حیاتش بده
از غم ها دق نکرده ببرو نجاتش بده رسیدی به خاک پاکش بوسه بزن به خاکش